متن خبر:
درمان شیزوفرنی، افسردگی و فراموشی با بوی خوش
نتایج حاصل از کار تیم دانشگاه درسدن این موضوع را تایید میکند: بعد از نمایش فیلم «قهرمان»، آنها از افراد گروه تحقیق خواستند تخم مرغهای گندیده را بو کنند. اندازهگیری با الکتروسفالوگرافی نشان داد که واکنش افراد تحت آزمایش در مقایسه با موارد عادی کندتر شده است. علاوه بر این، اوج قابل ملاحظه منحنی مغز پس از به کار گرفتن بوی بد در حالت اندوه پایینتر شده بود.
بتینا پاوزه روانشناس اهل دوسلدورف پیشتر در سال ۲۰۰۳ نزد بیماران مبتلا به افسردگی تغییرات مشابهی را ثبت کرده بود که با درمان دارویی موفق این مشکل از میان رفته بود. دکتر پاوزه علاوه بر این به عنوان یکی از نخستین محققان نشان داد که افراد مبتلا به افسردگی در مقایسه با افراد سالم فقط بوهای تند را حس میکنند و تنها پس از درمان افسردگی است که توان بویایی آنها بار دیگر افزایش مییابد. ظاهرا میان بیماری و حس بویایی ارتباط آشکاری وجود دارد.
آیا ضعف حس بویایی افسردگی میآورد؟
تنها افسردگی نیست که به حس بویایی آسیب میرساند. تا کنون ثابت شده که بسیاری از نارساییهای اعصاب و روان، از شیزوفرنی گرفته تا اوتیسم یا آلزایمر و فراموشی بر حس بویایی تاثیر میگذارند. دانشمندان در سراسر جهان دلایل این ارتباط را جستجو کردهاند.
آنها در سالهای گذشته در بیماری افسردگی جزییات زیادی را کنار هم قرار دادند، اما تصویری که از این تلاشها به دست میآید هنوز کامل نیست. پیش از هرچیز، پرسش مربوط به علیت مطرح است: آیا ضعف قدرت بویایی سبب افسردگی میشود؟ یا اینکه برعکس است و افسردگی سبب تضعیف حس بویایی میشود؟!
بررسیهای گروه محققان درسدن بیشتر تاییدکننده توضیح دوم است. نتیجه یکی از پژوهشهای گروه بتینا پاوزه نیز همین موضوع را تایید میکند. دانشمندان تکلیفی را که تنها در ظاهر حل شدنی به نظر میرسید، در برابر افراد تحت آزمایش گذاشتند و و بعد به آنها یک واکنش منفی نشان دادند.
به این ترتیب شرکت کنندگان، با وجود تلاش زیادی که کرده بودند حس کردند که راه حل غلطی یافتهاند. نتیجه، احساس ناتوانی در آنها بود. احساسی که مشخصه افسردگی نیز هست. به موازات این احساس، روند کار کردن مغز آنها روی بو نیز تغییر کرد. در مقایسه با یک گروه تحت کنترل، تحریک حس بویایی آنها به حرکت ضعیفتر منحنی جریان مغز منتهی میشد. درست مثل آزمایشهای دانشگاه فنی درسدن.
روانشناس دوسلدورفی میگوید: «در روند تجربه این ناتوانی، در مغز فرد ظاهرا همان چیزی اتفاق میافتد که در مورد مبتلایان به افسردگی وجود دارد: محدودیت حس بویایی نسبت به قبل.»
به عبارت دیگر، احساسات منفی بر بینی و بویایی ما تاثیر میگذارند و همچنین برای درستی فرضیه معکوس دلایل خوبی وجود دارد. به این معنا که حس بویایی مختل شده، احساسات ما را بهم میریزد. در این ارتباط، پیستونهای بویایی که در زبان علمی «بولبوس اولفاکتوریوس» نامیده میشوند، نقش مهمیایفا میکنند. در اینجا مسئله بر سر ساختاری در مغز است که در بالای غار بینی به استخوان جمجمه وصل است. عصبهای سلولهای بویایی از میان استخوانها عبور میکنند تا به پیستونهای بویایی برسند.
این کانال نقش نوعی تقسیم کننده را ایفا میکند: از آن تعداد زیادی مجراهای عصب دیگر به وجود میآید که پیش از هر چیز به ساختار مغزی موسوم به «سیستم لیمبیک» هدایت میشود. بخشی از مغز که پیش از هرچیز در خدمت کار کردن حواس است. به این ترتیب، احتمالا جای تعجب نیست اگر بوی صمغ کاج احساس شادمانی تابستان زودهنگام را در ما ایجاد میکند، در حالی که بوی بد تخم مرغهای گندیده سبب تهوع میشود.